باز این چه شورش است که در خلق عالم است ...
باز هم عاشورا نزدیک شده و در دل ها غوغایی است. عزای سرور رو سالار شهیدان حسین (ع) است. همه از پیر و جوان وقتی محرم نزدیک می شود به تلاتم می افتند.
یکی تکیه به راه میاندازد، یکی به آن ها کمک میکند، ودیگری هم با کار دیگری . خلاصه همه می خواهند نقشی در عاشورا وعزای حسینی داشته باشند.
السلام علی الحسین وعلی علی ابن الحسین
سلام بر سردار تشنه لب حسین
سلام بر سقای دشت کربلا
و سلام بر ابو الفضل العباس
و سلام بر کسی که تا لب آب رفت ولی چون برادرش آب نخورده بود و تشنه بود آب نخورد وتشنه برگشت.
سلام بر سباز کوچک حسین حضرت علی اصغر
چشاتو وا کن که قد مادرت از غصه کمونه
میترسه که بیدار نشی برات لالایی نمیخونه
گلم دیگه نگیر بهونه/ همین روزا میریم به خونه
برات سنگ تموم میذارم من
رخت به رنگ برگ یاسه/ نگات شبیه التماسه
ولی به خدا شیر ندارم من
لالایی علی اصغرم
خدا کریمه پسرم شاید دعام اثر بذاره
تو هم دعا کن که دیگه آروم آروم بارون بباره
گلم میگیرمت در آغوش/ داری میری دوباره از هوش
نکن با دلم اینقدر بازی
منم شبیه تو میسوزم/ ببین سیاهه حال و روزم
چرا با مادرت نمیسازی
لالایی علی اصغرم
برات بمیره مادرت که دست و پات رمق نداره
غصه نخور عمو جونت، رفته فرات که آب بیاره
عطش لب تو رو سوزونده/ میاد، دیگه چیزی نمونده
نخواه از این که هست بشم پیرتر
برات چه نقشه هایی دارم/ دوماد بشی باشی کنارم
بمون عصای پیری مادر
شاعر : وحید کردلو
-----------------------------------------------------------------------
نزن آتیش به دل
غنچه پرپر بابا
نور چشم تربابا
على اصغربابا
دست و پامیزنى
آتیش میگیره جیگرم
قلبم میسوزه پسرم
میخندن به چشم ترم
واى،خنده هات قلب،منو از جا کند
میکُشه آخر،منواین لبخند
خنجرى خورده،به دل خستم
سرت آویزون،شده رو دستم
میبینه مادرت،ازخیمه حالتم
چیکارکنم بااین،خجالتم
لالاى على على 3
---------------------------------------------------------------------
از تیرحرمله
پاشیده حنجرت على
خونیه پیکرت على
بیچاره مادرت على
ترکاى لبت
غرق به خون شده على
دل بى سامون شده على
اشکام بارون شده على
واى،غرق درخونِ،بدنم اصغر
لرزه افتاده،به تنم اصغر
خدامیدونه،که دلم خونه
شبیهِ ذلفِ،تو پریشونه
مضطرشده دلم،سخته نفس برام
میخنده لشکرى،به گریه هام
لاى لاى على على 3
-----------------------------------------------------------------
نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری (۲۰ مهر ۵۹ خورشیدی[۱] برابر ۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی[۲]) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم تعداد حسین بن علی (نوه دختری پیامبر اسلام) و سپاه اعزامی از سوی یزید بن معاویه (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا (در عراق کنونی) در گرفت. دلیل یزید بن معاویه برای جنگ، بیعت نکردن حسین بن علی با او بود. حسین بن علی (امام سوم شیعیان) نیز حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیر شرعی و غیرقانونی می دانست که بر خلاف پیمان صلح حسن بن علی و معاویه پسر ابوسفیان به شکلی مورثی به یزید اول رسیده بود.
حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با ۴۰۰۰ نفر و نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسین بن علی بجنگند و او را بکشد و اگر این کار از دست او برنمیآید، فرماندهی را به شمر واگذارد.
روز دهم محرم سپاهیان حسین بن علی و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده[۳] و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده[۴] بود. در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود ۳۰۰۰۰ نفر قرار داشت.[۵] جنگ آغاز شد و حسین و یارانش کشته شدند. پس از جان باختن حسین، سپاه عمر بن سعد سر ۷۲ تن از لشکریان حسین به علاوه سر علی اصغر فرزند ۶ ماهه او را جدا کرده و بر بالای نیزهها گذاشتند و بر اجساد کشته شدگان اسب تاختند.[۶]
خیمهها تاراج و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی بهنام بجدل بن سلیم برای بدستآوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد کشتهشدگان کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد پس از سه روز توسط قوم بنیاسد دفن شدند.[۷]
پس از رویداد کربلا تعدادی از زنان و کودکان وابسته به سپاه حسین بن علی، اسیر و زندانی شده و آنان را به شام محل زمامداری یزید بن معاویه فرستادند. از دیدگاه مسلمانان کشته شدگان در نبرد کربلا شهید تلقی میگردند. پس از این نبرد حسین بن علی ملقب به لقب سیدالشهداء (سرور و آقای همه شهیدان) گردید.
هر ساله شیعیان، علویان و بسیاری از سنیان در ۱۰ روز نخست ماه محرم هر سال با برگزاری مراسمهای سوگواری از آن واقعه یاد میکنند. عزاداریها با رسیدن روز دهم (عاشورا) به اوج خود میرسد.
هر چند به لحاظ نظامی ابعاد این نبرد بزرگ نبودهاست اما اثر اعتقادی و سیاسی بزرگی داشتهاست. نبرد کربلا یک واقعه تاریخی و اساسی در سنت و رسم شیعیان و تاریخ این مذهب محسوب میگردد. این درگیری هر ساله و به تناوب با برگزاری یادمانها و عزاداریها روایت و حکایت میشود. این رویداد از یک سو سبب تضعیف مشروعت سیاسی حکومت بنی امیه شدهاست. به طوری که پس از آن قیامهای فراوانی با شعار خونخواهی حسین بر ضد آن حکومت رخ داد و در نهایت منجر به سقوط آن شد. از سوی دیگر نقشی چشمگیر بر هویت اجتماعی و اعتقادی شیعیان طی سدههای بعد تا به امروز داشتهاست.
شیعیان معتقد هستند فداکاری حسین بن علی و رسالت نبرد کربلا به فرمان الهی بوده است و این رخداد تاریخی را لازمه بیدار شدن و آگاه شدن امت اسلامی و توقف غصب خلافت مسلمین به وسیله یزید میدانند.
استان آذربایجان شرقی در گذشته بخشی از سرزمین تاریخی ماد بوده که به «ماد کوچک» شهرت یافته بود. در زمان حکمرانی اسکندر مقدونی بر ایران در ۳۳۱ سال پیش از میلاد، شهربان منطقهٔ ماد کوچک که سرداری بهنام «آتورپات» یا «آتروپاتن» بوده، علیه اسکندر قیام کرده و با انعقاد پیمانی دست یونانیان را از آذربایجان کوتاه ساخت. اسکندر مقدونی نیز آتروپات را به شرط پیروی از امپراتوری او، در این منطقه باقی نگه داشت.[۴]
جانشینان اسکندر پس از مرگ وی به جنگ و نزاع با یکدیگر پرداختند و در همین دوران بود که آتروپات حاکم منطقهٔ ماد کوچک شد. نام این منطقه نیز بهجهت تقدیر از زحمات وی در مقابل بیگانگان به «آتروپاتگان» معروف شد. بعدها نیز به نامهای مختلفی نظیر «آذربادگان» و «آذرآبادگان» مشهور گشت.[۴]
آذرپاتکان در دورهٔ ساسانیان ساتراپنشین و یکی از مهمترین ایالتهای ایران بوده که بهجهت قرارگرفتن آتشکدههای بزرگ و مشهور نظیر آتشکدهٔ آذرگشسنب در آن به آذربایجان شهرت یافت.[۴]
با حمله مغولان و با ورود هلاکوخان، آذربایجان مرکز شاهنشاهی مغولان از خراسان تا شام شده بود. پس از مغولان، خاندان ترکان قره قیونلوها و آق قیونلوها بر این منطقه تسلط یافتند. در زمان صفویه، شاه اسماعیل اول شهر تبریز را پایتخت ایران اعلام کرد. در دوره قاجار و در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بخشی از آذربایجان طی عهدنامههایی به روسیه واگذار شد. بعد از فتحعلی شاه، شهر تبریز ولیعهد نشین شد و به این ترتیب احمد شاه، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه ومحمدعلی شاه دوران ولایت عهدی خود را در این شهر گذراندند. رضاخان در سال ۱۳۰۰ شمسی سیطره حکومت مرکزی ایران را بر این منطقه برقرار کرد. با شروع جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ شمسی، نیروهای شوروی وارد آذربایجان شدند. این نیروها در اردیبهشت ماه ۱۳۲۵ شمسی به دنبال طرح مسئله آذربایجان در سازمان ملل متحد، آذربایجان را تخلیه کردند.[۵]
استان آذربایجان شرقی به دلیل وسعت زیاد دارای آب و هوای متنوع میباشد به طوری که بیشترین دمای ثبت شده در شهرهای میانه و جلفا میباشد که مردم این شهرها دمای ۴۵ + درجه بالای صفر را تجربه کردهاند و همچنین کمترین دمای ثبت شده در استان و در کلیه شهرهای ایران مربوط به بستان آباد با دمای ۴۶ - درجه زیر صفر میباشد. میانگین بارندگی سالیانه ۲۵۰ الی ۳۰۰ میلیمتر میباشد.[۶]
استان آذربایجان شرقی با ۴۵٬۴۸۱ کیلومتر مربع مساحت، حدود ۲٫۸ درصد از وسعت کل ایران را به خود اختصاص دادهاست. این استان در شمال غرب کشور و بین مدارهای ۳۶ درجه و ۴۵ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۲۶ دقیقهٔ عرض شمالی و نصفالنهارهای ۴۵ درجه و ۵ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۲۲ دقیقهٔ طول شرقی جای گرفتهاست.[۷]
استان آذربایجان شرقی ۲۰۰ کیلومتر با جمهوری آذربایجان و ۳۵ کیلومتر با ارمنستان از سمت شمال مرز مشترک دارد. این استان همچنین ۴۲۰ کیلومتر با استان آذربایجان غربی از سمت غرب و جنوب غرب، ۴۰۰ کیلومتر با استان اردبیل از سمت شرق و ۱۴۵ کیلومتر با استان زنجان از سمت جنوب هممرز است.[۷]
جمهوری آذربایجان | ارمنستان | جمهوری آذربایجان | ||
اردبیل | آذربایجان غربی | |||
آذربایجان شرقی | ||||
زنجان | آذربایجان غربی | آذربایجان غربی |
استان آذربایجان شرقی از هفت واحد کوهستانی تشکیل یافتهاست. رشتهکوه قرهداغ (ارسباران) شمالیترین این واحدها بوده که از دیوانداغ آغاز شده و به درهٔ رود درهرود منتهی میگردد. رشتهکوه قوشهداغ که از جنوب قرهداغ شروع شده و به سبلان ختم میشود. تودهٔ آتشفشانی سبلان که ۴۸۱۱ متر ارتفاع داشته و مرز مشترک میان استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل محسوب میشود. رشتهکوههای میشو و مورو که از غرب استان (مرند) آغاز شده و به ارتفاعات عون بن علی و شبلی منتهی میشوند که مرتفعترین قله آن قله علی علمدار با ارتفاع حدود ۳۲۰۰ متر در مرند میباشد. رشتهکوه بزقوش که با ۳۳۰۳ متر ارتفاع، مرز بین شهرستانهای میانه و سراب به شمار میرود. تودهٔ آتشفشانی سهند در جنوب تبریز که ۳۷۰۷ متر ارتفاع دارد. رشتهکوه اربط (تخت سلیمان) که از دامنههای جنوبی سهند شروع شده و به سمت جنوب امتداد مییابد.[۷]
زبان امروزی ساکنان استان آذربایجان شرقی، ترکی آذربایجانی میباشد. زبان ترکی آذربایجانی از شاخهٔ اغوز زبانهای ترکتبار از گروه زبانهای آلتایی است. خاستگاه زبانهای ترکی، استپهای جنوب سیبری بودهاست و گویندگان اصلی آن را ترک تباران تشکیل میدهند. تاتی نیز در برخی از روستاهای این استان سخن گفته میشود.[۸]
بر پایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ خورشیدی، جمعیت استان آذربایجان شرقی در این سال بالغ بر ۳٬۷۲۴٬۶۲۰ نفر بوده که نزدیک ۵ درصد از جمعیت کل ایران را به خود اختصاص دادهاست. برهمین اساس، ۱٬۸۸۲٬۰۳۱ نفر مرد و ۱٬۸۴۲٬۵۸۹ نفر زن در قالب ۱٬۰۸۶٬۰۸۳ خانوار ساکن این استان بودهاند.[۹] جمعیت استان در مقایسه با سال ۱۳۸۵ نزدیک به ۵/۵ درصد افزایش یافتهاست.
در سرشماری سال ۱۳۹۰ خورشیدی، تبریز با جمعیتی بالغ بر ۱٬۶۹۵٬۰۹۴ نفر، پرجمعیتترین و چاراویماق با جمعیتی بالغ بر ۳۲٬۷۴۵ نفر، کمجمعیتترین شهر استان آذربایجان شرقی بودهاست.[۱۰] از جمله شهرهای پرجمعیت استان علاوه بر مرکز استان میتوان به شهرهای مرند، مراغه و میانه اشاره کرد. تعداد آبادیهای استان در سال ۹۰ دو هزار و ۷۳۱ آبادی و ۲۰ آبادی استان خالی از سکنه هستند.
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان آذربایجان شرقی بدین قرار بود: ۹۷٫۸٪ ترک (۹۸٫۹٪ مرد، ۹۶٫۴٪ زن)، ۱٫۴ فارس (۰٫۶٪ مرد، ۲٫۲٪ زن)، ۰٫۲ کرد (۰٫۵٪ زن)، ۰٫۲ سایر و ۰٫۴ بدون جواب بودند.[۱۱]
استان آذربایجان شرقی بهجهت تمرکز صنایع بزرگ تولیدی در شهر تبریز، از قطبهای مهم صنعتی در سطح ایران به شمار میرود. از دیگر شهرهای صنعتی استان میتوان به شهرهای مرند، مراغه، میانه و جلفا اشاره کرد.
در استان آذربایجان شرقی ۴۳۴۱ کارگاه تولیدی فعالیت میکنند که این تعداد شامل ۸۳۲ کارگاه صنعتی بوده که این استان از این لحاظ، ۵٫۹۹ درصد از کل کارگاههای صنعتی ایران را به خود اختصاص دادهاست. در سال ۱۳۷۶ خورشیدی، ارزش مواد تولیدی کارگاههای مذکور ۳۳۶۱٫۸ میلیارد ریال و ارزش سرمایهگذاریهای انجامشده در آنها ۲۴۵۱٫۳ میلیارد ریال بودهاست.
فهرست جاذبههای طبیعی استان آذربایجان شرقی:[۱۲]
فهرست جاذبههای تاریخی استان آذربایجان شرقی:[۱۲]
استان | نرخ مشارکت اقتصادی | نرخ بیکاری | نسبت اشتغال | سهم اشتغال دربخش کشاورزی | سهم اشتغال دربخش صنعت | سهم اشتغال دربخش خدمات | سهم اشتغال ناقص زمانی |
---|---|---|---|---|---|---|---|
کل کشور | ۳۶/۷ | ۱۰/۳ | ۳۲/۹ | ۱۷/۵ | ۳۴/۵ | ۴۸/۰ | ۹/۲ |
آذربایجان شرقی | ۳۸/۷ | ۶/۹ | ۳۶/۰ | ۱۹/۸ | ۴۰/۳ | ۳۹/۸ | ۶/۳ |